ممد با جفر میرن مکه مشغول سنگ زدن بودن 😂 ممد سنگاش تموم میشه به جفر میگه سنگام تموم شد چیکار کنم . . . . . جفر میگه کم نیار فوشش بده اشغالو 😂😜 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو انگلیسیه رو میبینه طرف میگه اسمت چیه؟ انگلیسیه میگه: باند هستم جیمز باند. شما اسمت چیه؟ . . . . یارو میگه: مت هستم، حش مت 😂😜 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ همه رو میبخشم بجز اونی که واسه تولد 5 سالگیم پارچ و لیوان آورده بود 😂 . . . . خدا ازت نگذره یهویی یادم اومد ☹️😂 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نکشی مارو 😂😜 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ من اگه ميتونستم از خودم چند تا كپى كنم يكى رو مى فرستادم بخوابه . . . . یكى رو مى فرستادم بخوابه يكى ديگه رو هم مى فرستادم كه فقط بخوابه 😂😜 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سه خانم امریکایی انگلیسی و ایرانی تصمیم می گیرن لباس چرم مشکی بپوشند و عکس العمل شوهرانشان را ببینند شوهر امریکایی : وای عزیزم تو زن رویاهای منی شوهر انگلیسی : خیلی خوشحالم از اینکه تورو دارم. شوهر ایرانی : شام چی داریم لواشک؟ 😂😜 درود بر دلاور مردان غیور سرزمین 😂 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مد شده به بچههاشون کلمهی «لطفا» یاد میدن ولی رو هیچ قسمت تربیتی دیگش کار نمیکنن . . . . امروز مامانه گفت: بازی بسه بریم خونه . . . . بچه ش گفت: مامان گوه نخور لطفا 😂 ارسال شده توسط زهرا خانوم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو دهاتمون نمایش حضرت ابراهیم واسماعیل برگزار کردن من و بابام هم بازیگراش بودیم سر اون تیکه سربریدن کدخدا اومد ریش گرو گذاشت که بابام ول کرد 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خـدا شاهـده الان دست خـودم نیـست، بابام اینــا باهـاش رفتـن شهرستـان . . . . . . . . . حضرت سـلیمان در حال پیچوندن جاناتای برای ندادن قالیچه ی پرنده 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ شما خیلی پشتکار دارید که میخواید از این شنبه شروع کنید . . . . . من گذاشتم سال رند بشه 😂 سال ۱۴۰۰ به امید خدا شروع میکنم 😂😁😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ فکر میکردم دخترایی که میان خریدکفش پاشنه بلند میپوشن آرایششون در حد عروسه اسکولن . . . . . . وقتی فروشنده به اونا تخفیف داد به من نداد فهمیدم اسکول منم ✋😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ عقل که نداری ... فقط هیکل گنده کردی . . . . . جاناتای خطاب به رستم بعد از کشتن سهراب 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یکی اشتباهی زنگ زد گف آقای ایزدی چرا دیروز سرکار نیومدید؟ گفتم دوست نداشتم بیام . . . . . خلاصه آقای ایزدی اگه داری این پست رو می بینی، بدون که اخراج شدی 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره رفته قصابی گفته : آقا جگر دارید ؟ قصاب گفته جگر سفید یا سیاه؟ دختره گفته رنگای دیگه ندارید ؟ . . . . . میگن قصاب پشم گوسفند و انداخته رو خودش فقط میگه بع بع 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پفک بسته ای هزار تومن، تازه نصفشم خالیه یه زمانی رو زمین پفک می دیدیم جفت پا می رفتیم روش که له بشه و کیف کنیم . . . . . . الان باید دو دستی از رو زمین برداریمش، پوفش کنیم ضد عفوني شه، بوسش کنیم، بذاریم دهنموت 😂😜 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختره پست گذاشته: دلم برای یک نفر تنگ است نه میدانم نامش چیست و نه میدانم چه می کند حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم لبخندش را هم ندیده ام. فقط میدانم که باید باشد و نیست . . . . . خب مستقیم بگو یکی بیاد منو بگیره من شوهر میخام دیگه 😂 ارسال شده توسط مهدیس ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جشن اولین پی پی بدون کمک وخداحافظی با شیر میگیرن . . . . . . بعد یه بار واسم تولد گرفتند بابام گفت تولد همتونه،خواهر برادرام نوبتی اومدند شمع فوت کردند 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ پسر عموم رفته تركيه عكس گذاشته راكى ميزنيم . . . . . شوهر عمم كامنت گذاشته دو پيك خوردى فكر ميكنى كى هستى كه راكى رو بزنى؟ خدايا مارو منقرض نكن 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه بارم بابام تو ماشین سیگار دید بهم گفت مال کیه؟ . . . . . . گفتم راننده تاکسیه بود که لباسم بو سیگارشو میگرفت ایندفه سوار ماشین من شد سیگارش جا موند 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ به بابام میگم 27سالم شده نمیخوای برام استین بالا بزنی 😂 . . . . . میگه: والا اگه کسی راضی بشه با تو ازدواج کنه استین که سهله با شورت میرم خواستگاری برات 😂😜 یعنی اینقد تو خونواده منو قبول دارن 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ تو کنسرت محمدرضا گلزار یارو خیلی جیغ و داد و عربده میزد گفتم مثل اینکه شما خیلی طرفدارشین . . . . . گفتم نه داد میزنم صداشو نشنوم 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دلم كمى مرگ ميخواهد . . . . . الكى مثلا من افسرده ام 😂 شمام بگين غلط كردى و بيا بغلم و اين حرفا 😂 ناموسا ضايع نكنيد 😂✌️
@~@~@~@~@~@ دیشب، داشتم ميخوابيدم که يهو يه پشه اومد صاف نشست رو دماغم يه نيگا بهش انداختمو گفتم : سلام *aahay* گفت : عليک *ajibeh* گفتم : چيه؟ *Aya* گفت: ميخوام نيشت بزنم *are_are* گفتم : بيخيال ... اين دفه رو کوتا بيا *narahat* گفت: تو بميري راه نداره گشنمه *khoraki* گفتم : الان ميتونم با مشتم لهت کنم *ajibeh* گفت : خودتم ميدوني که تا بياي بزني جا خالي دادمو مشتت ميخوره وسط دماغت *khandidan* به نظر حرفش منطقي ميومد گفتم : خيلي پستي *odafez* ي دفه آهي بلند از ته دلش کشيد و ساکت شد گفتم چي شد؟؟ گفت : حاضري ؟ *jar_o_bahs* گفتم: تا جوابمو ندي نميذارم بزني *dava_kotak* وقتي اصرارمو ديد . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بيا گفتم کجا؟؟؟ *Aya* گفت: مگه نميخاي جواب سوالتو بدوني ؟پس هيچ نگوو و دنبالم بيا *ver_ver* از جام بلند شدم و باهمديگه راه افتاديم و رفتيم رفتيم و بازهم رفتيم گفت: هنوزم اصرار داري بدوني يا همينجا کارو تموم کنم ؟؟ *montazer* گفتم : اينهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگيرم ... بريم *talab* يهو يه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: اين پشتکارته که منو کشته *malos* راستش از شما چه پنهون ،يه جورايي ازش خوشم اومده بود *hir_hir* به اين فکر ميکردم که اونقدا هم بچه بدي نيس *labkhand* تو اين فکرا بودم که يهو گفت : آهاااي پسر رسيديم *baaaale* گفتم : خب *ajibeh* گفت :خب که خب گفتم : زهر مااار ..پس جواب سوالم چي شد؟؟ *talab* يهو ديدم اشک تو چشماش حلقه زد و سرشو انداخت پايين *gerye* گفتم :چيه ؟ *haaaan* گفت : اين سوراخو که ميبيني توش زنو بچم زندگي ميکنه اونشبي که يه پيف پاف خالي کردي تو اتاقت يادت مياد ، لعنتي؟؟ *gerye* گفتم : آرره .چطور ؟؟ *ajibeh* گفت: زن من اونشب اومده بود تو اتاقت . ولي توئه بی معرفت با اون زهرماري که به خوردش دادي اونو افليج کردي . الان من موندم و70،80 تا بچه قد و نيم قد و يه زن افليج *gerye* اونم به اين خاطرکه توئه لعنتي حاضر نبودي يه چيکه از اون خونتو به ما بدی *bi asab* سکوت سنگيني بينمون برقرار شد *narahat* بغضي تلخ داشت گلومو فشار ميداد . راسشو بخوايد ديگه طاقت نيووردمو زدم زير گريه *gerye_kharaki* از فرداي اونشب ما باهم شديم عين دوتا دوست خوب هرشب مياد پيشمو تا دلش ميخاد ميذارم خون بخوره راستش خودش حد و حدودشو ميدونه و هيچوقت سواستفاده نميکنه حال زنشم خدارو شکر روز به روز داره بهتر و بهتر ميشه تا اينکه ديشب ديدم دوتايي با زنش که يه عصا زير بغلش داشت اومدن پيشم جاي همگي خالي دوتاييشون نشستن رو دماغم و گفتن : بزنيم ؟؟ منم خنديدمو گفتم : هرچقد دلتون ميخايد بزنيد .خوش باشيد *bazi_bazi* . . . . . . . . . . . يعني تا آخر نشستي خوندي؟؟؟؟؟؟؟ واقعاکه آدم انقدر بيكار؟؟؟ حتماً لیسانس هم داری یعنی کار دیگه ای نداری جدن ؟؟؟ اشکال نداره خودمم تا آخرش خوندم بیکاریم اخه @~@~@~@~@~@
* فهرست خاطره ها *
عکس های یادگارییادش بخیر بچگی ◄ *** یادش بخیر قدیما ◄ *** تفریح سالم ◄ *** دیدن خاطره ها به صورت ترتیبی ◄
خاطرات خنده دارخاطره هفتاد درصد ریاضی ◄ *** خاطره یک استاد دانشگاه شریف ◄ *** رید کفه آشپزخونه ◄ *** خروسه خر ◄ *** خرگوز ◄ *** زنبور و شیره حیاط ◄ *** جوب آب ◄ *** دوچرخه ◄ *** زمبور ◄ *** آپاندیس ◄ *** هنر نمایی ◄ *** خاطره چهار شنبه سوری ◄ *** جوجه رنگی ◄ *** خاطره شیر دوشیدن ◄ *** گوسفند و وانت ◄ *** کلاس جغرافی ◄ *** فلفل ◄ *** پرت کردن آشغال ◄ *** مظلومیت ◄ *** سمور ◄ *** شنا و شمال ◄ *** مداحی ◄ *** فیلم ترسناک ◄ *** مهر خانوادگی ◄ *** خر ◄ *** مسافرت مشهد ◄ *** نیمکت آخر ◄ *** اتوبوس وی آی پی ◄ *** محبت خانوادگی ◄ *** چشام شاخ داره ◄ *** دوچرخه چینی ◄ *** مانور آتش نشانی ◄ *** توالتای قدیم ◄ *** خاطرات خوابگاه ◄ *** خاطره خاکسپاری ◄ *** چهارشنبه سوری ◄ *** مادر ◄ *** خواستگاری ◄ *** بهداشت ◄ *** اولین چت ها ◄ *** خودکشی ◄ *** دانشجو ◄ *** من یه اخمخم ◄ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ *** دیدن همه خاطره ها به صورت ترتیبی ◄
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم